از کجا بدونم به برنامه نویسی علاقه دارم؟
یکی از سوالاتی که بسیار مطرح میشود، این است که از کجا بدونم به برنامه نویسی علاقه دارم؟ البته این سوال را میتوان در مورد هر موضوع دیگری نیز مطرح کرد. مثلاً چگونه میتوانم به علاقه خود به ریاضیات پی ببرم؟ یا چگونه میتوانم تشخیص دهم که به پزشکی، ادبیات، نجوم، نقاشی و دیگر موضوعات علاقهمند هستم؟ این سوالات تفاوتی ندارند.
از بین همه این موضوعات، ما برخی را پیش از این تجربه کردهایم، در حالی که در مورد برخی دیگر، ممکن است برای ما جدید باشند و هیچ شناختی نسبت به آن ها نداشته باشیم. به عنوان مثال، ما در طول دوران تحصیل، تجربهی کاملی از ریاضیات کسب کردهایم و با آن آشنا هستیم، اما ممکن است برنامه نویسی برای برخی افراد یک موضوع جدید باشد.
در خصوص دسته اول، یعنی مواردی که ما تجربه کردهایم یا هرروز با آنها درگیر هستیم، به عنوان مثال شغلمان، روانشناسان پیشنهاد میکنند که برای تعیین علاقه واقعی خود به این امور، باید به سه پرسش توجه کنیم و سعی کنیم به طور صادقانه به آنها پاسخ دهیم
سه پرسش اساسی برای تعیین میزان علاقه به برنامه نویسی
پرسش اول این است که احساس ما هنگام انجام آن کار چیست؟ آیا از آن کار احساس لذت میکنیم یا احساس تنفر؟ آیا آن فعالیت برای ما خوشایند است یا ناخوشایند؟
پرسش دوم این است که چه مدت زمانی میتوانیم بدون احساس خستگی به آن کار ادامه دهیم؟ آیا به محض شروع به کار، بلافاصله به ساعت نگاه میکنیم تا ببینیم کی میتوانیم استراحت کنیم، یا اینکه متوجه گذر زمان نمیشویم؟
پرسش سوم این است که اگر اکنون از نظر مالی بینیاز شویم، یعنی هر مقدار پول که بخواهیم در اختیارمان باشد و از نظر مادی تأمین باشیم، آیا باز هم آن موضوع ذهن ما را مشغول میکند؟ آیا مایل خواهیم بود برای مدتی بدون دریافت پول بر روی آن موضوع فعالیت کنیم، یا اینکه ما تحت تأثیر تعریفهایی که از وضعیت درآمد آن فعالیت از دیگران شنیدهایم، قرار گرفتهایم؟
پاسخ به این سوالات میتواند تا حدودی مشخص کند که آیا واقعاً به یک موضوع خاص علاقهمند هستیم یا خیر.
حلوای تن تنانی، تا نخوری ندانی
خواننده زرنگ همینجا می پرسد: پاسخ به سه پرسشی که مطرح کردید تنها در صورتی ممکن است که ما تجربه ای از آن فعالیت داشته باشیم. اما در مورد موضوعات جدید که شناختی از آنها نداریم — مانند برنامه نویسی — باید چه کار کنیم؟ وقتی که قبلاً تجربۀ آن را نداشتهایم، چگونه میتوانیم نظر یا احساسی در مورد آن پیدا کنیم؟ از کجا میدانیم که آن موضوع تا چه اندازه جذاب است که بتوانیم به خاطر آن از هزینه کردن بگذریم؟
اینجاست که ضرب المثل معروف به کار می آید: حلوای تن تنانی، تا نخوری ندانی! حق با خواننده زرنگ ماست. تا زمانی که شما موضوعی را تجربه نکنید نمی توانید به آن سه پرسش پاسخ دهید. یک راهکار وجود دارد و آن این است که سعی کنیم به مدت معین، خود را در معرض آن موضوع قرار دهیم. به عبارت دیگر، باید مدتی را به درگیر شدن با آن موضوع بپردازیم و اطلاعات خود را دربارهاش افزایش دهیم. وقتی به اندازۀ کافی اطلاعات کسب کردیم، اگر تمایل به پیشرفت بیشتر داشتیم، میتوانیم یک فعالیت عملی کوتاهمدت در آن زمینه آغاز کنیم و به طور منظم پیگیر آن باشیم. اینگونه میتوانیم ببینیم آیا نشانهای از کشش یا گرایش در وجود ما شکل میگیرد که ما را به سمت آن موضوع سوق دهد یا خیر و این کشش و گرایش نشاندهندۀ همان علاقه است.
علایق ما با ما متولد نمی شوند!
باید توجه داشت که علاقه ما به هر موضوعی از جمله علاقه به برنامه نویسی در طول زندگی ممکن است به طور مستمر تغییر کند. یعنی علایق کنونی ما در آغاز زندگی و همراه با ما متولد نمی شوند، بلکه به تدریج و با توجه به شرایط و موقعیتهایی که در زندگی تجربه میکنیم، یا به خاطر تاثیرپذیری از خانواده، دوستان و محیط اجتماعی مثل مدرسه و دانشگاه ممکن است به موضوعاتی علاقهمند شویم یا نسبت به برخی دیگر احساس تنفر پیدا کنیم.
برای مثال، شخصی ممکن است به دلیل اینکه معلمش در دوران دبستان ریاضی را بهخوبی تدریس نمیکرده، به این درس علاقهای نداشته باشد و به همین دلیل نمراتش نیز پایین بوده است. هر بار که نمرهای پایین در این درس کسب میکرده، احساس ناامیدی و نارضایتی به او دست میداده و از ریاضی رویگردان میشده. در نهایت نیز به این نتیجه میرسد که از ریاضی متنفر است.
از طرف دیگر، فردی ممکن است بهخاطر شغل پدرش، علاقهای اولیه به موسیقی پیدا کند. این علاقه با تشویقهای خانواده و اطرافیان رشد کرده و ممکن است تا جایی پیش برود که مسیر زندگی آیندهاش را به سمت موسیقی تغییر دهد.
بنابراین، هرچه بیشتر در معرض یک موضوع قرار بگیریم و از آن بازخوردهای مثبت دریافت کنیم، علاقهمان به آن موضوع افزایش مییابد. در مقابل، اگر با بازخوردهای منفی مواجه شویم، یا علاقهای شکل نمیگیرد یا اگر قبلاً وجود داشته، کمرنگتر و ضعیفتر میشود.
اگر میخواهید بدانید به برنامه نویسی، کامپیوتر یا هر موضوع دیگری علاقهمند هستید یا خیر، بهتر است به تجربههای قبلی خود در این زمینه توجه کنید و به سه سؤال مطرحشده در بالا بهطور صادقانه پاسخ دهید. اگر با موضوع آشنایی ندارید، تلاش کنید اطلاعات خود را در آن زمینه افزایش داده و تجربهاش کنید.
پاسخها